در بخش قبل، حاکمیت سایبری به عنوان اعمال حق حاکمیت دولتی بر فضای مجازی تعریف شد. با توجه به این تعریف، هدف این است که ببینیم آیا دولت ها از این واژه در راهبردهای مربوط به امنیت ملی سایبری خود استفاده می کنند یا خیر. تمرکز این تحقیق بر اسناد راهبرد عمومی منتشر شده به زبان انگلیسی است و در مجموع، 93 راهبرد ملی امنیت سایبری برای کلمات "حاکمیت" و "حاکمیت سایبری" مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین کشورهای بدون برنامه های امنیت ملی سایبری و کشورهایی که راهبرد خود را در دسترس عموم قرار نمی دهند و یا اسناد را به زبان انگلیسی منتشر نمی کنند، در این تحقیق گنجانده نشده است. تحقیقات باز استفاده شده از شاخص جهانی امنیت سایبری ITU در سال 2017 و مخزن راهبرد ملی سال 2018 نشان می دهد که 84 کشور از 193 کشور در سراسر جهان دارای راهبردهای ملی سایبری بوده و 69 دولت راهبرد های ملی خود را به زبان انگلیسی منتشر و در ماه دسامبر 2017 ارائه کرده اند. هر چند نیمی از کشورهای جهان یک راهبرد امنیت ملی دارند ولی به استثنای برخی کشورهای آفریقایی، عربی و آمریکای جنوبی، عمدتاً قدرت های بزرگ و دولت های غربی هستند که راهبرد های امنیت ملی سایبری دارند. هدف این تحقیق، شناسایی روندهای بالقوه یا الگوهای تعریف و استفاده از کلمات "حاکمیت" و "حاکمیت سایبری" است و دامنه آن محدود به جستجوی کلمات بوده و به مفاهیم مربوطه نمی پردازد. این امر ممکن است نتایج حاصله را محدود کند. از طرفی، ممکن است برخی از دولت ها بجای کلمات "حاکمیت" یا "حاکمیت سایبری" از اصطلاحات مشابه در راهبرد های امنیت ملی خود استفاده کنند. این گونه موارد در این تحقیق مورد بررسی قرار نگرفته است، اما در صورت بررسی، ممکن است درک عمیق تر ما از حاکمیت در فضای مجازی موثر باشد. در تحقیق حاضر علاوه بر بررسی کلمات، دولت های استفاده کننده از این کلمات، زمینه های مورد نظر آنها و سال انتشار راهبرد مربوطه مورد توجه قرار گرفته است.
کانادا تنها کشوری است که از مفهوم حاکمیت سایبری و با تاکید بر پتانسیل بالای آن در تقویت راهبری در راهبرد ملی امنیتی سایبری خود استفاده کرده است. این راهبردها از طریق همکاری و مشورت با وزرای دفاع، نوآوری، زیرساخت، خدمات عمومی و هیئت مدیره خزانه داری، شهروندان کانادایی و سهامداران اصلی تدوین شده است تا بهترین پاسخ به نیازهای امنیتی آنها داده و امکان بهره بردای از فرصت های اقتصاد دیجیتال را به آنها بدهد. در میان اقدامات این راهبرد موارد زیر معرفی شده است:
- تأمین رهبری و همکاری میان سطوح مختلف حکومت و شرکای بین المللی برای مرکز سایبری امنیتی کانادا و ارائه یک منبع روشن و قابل اطمینان برای شهروندان و شرکت های بزرگ کانادایی
- ایجاد واحد هماهنگی ملی1 جرایم سایبری برای گسترش ظرفیت RCMP 2 برای تحقیق در مورد جرائم اینترنتی، ایجاد مرکز هماهنگی برای شرکای داخلی و بین المللی.
- سرمایه گذاری برای تقویت نوآوری و رشد اقتصادی و توسعه استعداد سایبری کانادا.
عمده سرمایه گذاری های دولت کانا در این رابطه، در زمینه های زیر می باشد:
- تأمین سیستم های دولتی
- همکاری برای امنیت سیستم های حیاتی سایبری در خارج از دولت فدرال
- کمک به کانادایی ها به صورت آنلاین و امن
انواع دولت های استفاده کننده از واژه حاکمیت
از 69 دولت با راهبرد های ملی امنیت سایبری منتشر شده به زبان انگلیسی، تنها 15 دولت به واژه های تحقیق ( حاکمیت و حاکمیت سایبری) اشاره دارند. نیمی از راهبردهای حاوی کلمه "حاکمیت" از کشورهای غربی یعنی کانادا، فنلاند، فرانسه، مجارستان، پرتغال، اسپانیا، استرالیا و انگلستان است و بخش دیگر کشورهایی مانند شیلی، کلمبیا، غنا، ژاپن، نیجریه، روسیه و عربستان سعودی را شامل می شود. کانادا تنها دولتی است که از واژه حکمرانی سایبری استفاده می کند. این نتایج نشان می دهد که به ندرت از مفهوم "حاکمیت" در راهبردهای ملی امنیت سایبری دولت ها استفاده می شود.
مجموعه دولت های استفاده کننده از این اصطلاح، نشان می دهد که حاکمیت در امنیت سایبری عمدتاً مفهومی غربی است و این اصطلاح در دولت های غربی بیشتر از سایرین استفاده می شود. زمینه های استفاده از واژه حاکمیت توسط دولت های مختلف به شرح زیر است:
- حفاظت از سیستم های اطلاعاتی دولت ها، نیروهای دفاعی و زیرساخت های حیاتی به منظور حفاظت از حاکمیت دولت
- زمینه هایی که لزوما به امنیت سایبری مربوط نمی شوند.
- حملات سایبری یا سایر فعالیت های اینترنتی مخرب که تهدیدی برای حاکمیت دولت است.
- یک فضای امن امنیتی از جهت حفاظت از حاکمیت دولت
به طور کلی، دولت ها تنها از اصطلاح "حاکمیت" در راهبرد های امنیت ملی خود استفاده می کنند و حتی در مواردی که از این اصطلاح استفاده می کنند، تمایل دارند این کار را به ندرت و بدون تعریف واضح از آن انجام دهند. همچنین، دولتها تمایل دارند فهم مشترک از این اصطلاح را به اشتراک بگذارند. با این حال، به نظر می رسد که درک وستفالی از مفهوم حاکمیت در میان دولت ها در حوزه امنیت سایبری غالب است.
کاربرد قوانین بین المللی برای فضای سایبر
اکثر مباحث دانشگاهی این حوزه مربوط به بکارگیری قوانین بین المللی در فضای مجازی است. فضای سایبری ساخته انسان است و بدون مداخله انسانی وجود خارجی ندارد. این فضا فراتر از مرزها است و فقدان مرزهای مشخص، چالشی برای حقوق بین الملل و دولت ها است. از یک سو، فضای مجازی وابسته به زیرساخت های فیزیکی است که تحت اصول و قوانین سرزمینی قرار می گیرند. از سوی دیگر، فعالیت های اینترنتی و مجازی نمی تواند محدود به یک سرزمین باشد (Jensen، 2015؛ Kanuk، 2010). UNGGE در سال 2015 مجددا تأکید کرد که دولت ها باید اصول حقوق بین الملل را در فضای مجازی محترم شمرده و اجرا کنند. به در نتیجه، فعالیت های اینترنتی مربوط به حقوق و تعهدات حقوق بین الملل است. (جنسن، 2015).