در سال 2010، ایالات متحده به طور رسمی فضای سایبری را به عنوان حوزه پنجم قدرت به رسمیت شناخت و با ایجاد واحد فرماندهی سایبری ایالات متحده، فرماندهی یکپارچه آن از نیروهایی مسلح به فرماندهی راهبردی ایالات متحده واگذار شد. فرمان سایبری ایالات متحده مرتبط با حوزه های زمین، دریا، هوا و فضا می باشد. اگرچه فضای سایبری یک قلمرو مجازی است، اما نفوذ جهانی را می توان سریع تر و فراگیر تر از هر قلمرو دیگری در آن مورد بررسی قرار داد.
فضای سایبری برای اهداف دیپلماتیک و اطلاعاتی بسیار موثر است. فناوری های اینترنتی موجب اشتیاق عموم مردم به اخبار فوری شده و دولت ها را برای انجام دیپلماسی دیجیتالی تحت تاثیر قرار می دهد. دولت ها از فضای اینترنتی برای اطلاع رسانی به شهروندان در مورد سیاستهای عمومی، بیان موقعیت های دیپلماتیک به صورت پویا و حتی گسترش اطلاعات غلط استفاده می کنند. در ژوئن 2013، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا تقریبا بلافاصله از طریق یک توییت به نظر وزیر خارجه بریتانیا پاسخ داد. وزارت امور خارجه ایالات متحده معتقد است سفیران این کشور باید حساب های توییتر داشته باشند تا بتوانند سریعا دیپلماسی عمومی را انجام دهند. کوبا نیز که دارای روابط رسمی با ایالات متحده نیست، از فضای سایبری به عنوان یک کانال برای فعالیت های دیپلماتیک استفاده می کند. بازیگران غیر دولتی نیز فضای سایبری را برای دیپلماسی و ابتکارات اطلاعاتی استفاده می کنند. القاعده برای جذب اعضای جدید از اینترنت استفاده کرده و با استفاده از آن برای ساخت دستگاه های تروریستی و بمب گذاران انتحاری ایجاد انگیزه می کند.Schorn تخمین می زند که 5000 وب سایت تروریستی محور که جوانان را رادیکالیزه کرده اند، وجود دارد. با این حال، استفاده از فضای مجازی این امکان را به وجود آورد تا شهروندان بتواند دیکتاتورهای قدیم مانند مبارک مصر را شکست دهد. در بیداری اسلامی، انقلابیون به طور موثر از رسانه های اجتماعی برای تبلیغ برنامه های سیاسی، افزایش آگاهی و جذب حمایت و بودجه استفاده کرده و حتی فعالیت های دهها هزار معترض را در زمان واقعی هماهنگ کردند.
فضای سایبری یک میدان جنگ جدید است که در آن بسته های شبکه می توانند تقریبا بلافاصله در سراسر جهان ارسال شوند تا سیستم های فیزیکی، از جمله دارایی های زیرساختی حیاتی در چهار حوزه فیزیکی و قلمرو سایبری را تحت تاثیر قرار دهند. حملات سایبری 2007 به استونی، وب سایت های دولتی1 و رسانه های این کشور را تعطیل کرد. بدافزار Stuxnet در سال 2010 در سانتریفیوژهای هگزا فلوراید اورانیوم را نابود کرد. از این رو همه کشورها در حال توسعه قابلیت های سایبری خود هستند.
از طرفی، فضای مجازی به حوزه اقتصادی مهم بدل شده است. تقریبا تمام فعالیت های بانکداری در این فضا رخ می دهد. تجارت الکترونیک در حال شکوفایی است و شرکت هایی مانند گوگل و آمازون نشان داده اند که امکان تبدیل دارایی های مجازی به ثروت واقعی وجود دارد و امکان ایجاد کسب و کارهای مختلف در محیط های ابری وجود دارد.
ظهور فضای مجازی و مفهوم قدرت سایبری نیاز به ارزیابی چگونگی تحقق قدرت و نفوذ در یک جهان به هم پیوسته دارد. از آنجا که فضای مجازی فاقد مرزهای فیزیکی است، ملت ها قدرتی برای حفظ مرزها و یا راه هایی برای تهدید مرزهای همسایه با استفاده از تعاریف متداول قدرت را ندارند.
1- آناتومی فضای سایبری
فضای مجازی، با استفاده از زیرساخت اطلاعات و ارتباطات فراگیر، محیطی غنی برای پیش بینی قدرت و نفوذ فراهم نموده است. همه انواع بازیگران اعم از دولت ها ، شرکت ها، سازمان های تروریستی و جنایتکار و گروه های غیرانتفاعی جنبه های حیاتی عملیات هایشان را در فضای مجازی اجرایی کرده و امیدوارند که مزایای ارائه شده توسط این قلمرو را به دست آورند. فضای مجازی یک اکوالایزر2 (یک ابزار هموارکننده) است و این امکان را ایجاد می کند که همه بازیگران، از قابلیت های مانند دسترسی سریع، ناشناس بودن و محافظت و توانایی ایجاد و مشارکت در اقتصادهای مجازی و استفاده از سلاح های سایبری را با قیمت پایین بهره ببرند. این امر به شدت معادله قدرت را تغییر می دهد. شکاف بین قدرت های بزرگ را افزایش داده و این امکان را به بازیگران غیر دولتی می دهد که قدرت سایبری را به دست بگیرند.
2- ویژگی های قدرت سایبری
بازیگران قدرت سایبری دارای سه مولفه حیاتی هستند: ایدئولوژی، سیاست بدنه و زیرساخت های بدنه. این بازیگران دارای چهار ویژگی هستند که آنها را قادر می سازد تا قدرت سایبری را بدست بگیرند: ثبات3، مقاومت4، انعطاف پذیری و وابستگی متقابل5. این چهار ویژگی در بخش های زیر به طور دقیق مورد بحث قرار می گیرند.
ثبات یک نهاد سایبری در صورتی قابل قبول است که بتواند موجودیت خود را حفظ کرده و به فعالیت خود ادامه دهد. این ویژگی چندین جنبه مربوط به مولفه های یک نهاد سایبری و چهار بعد قدرت را شامل می شود. بنابراین یک نهاد سایبری باید با توجه به هر یک از مولفه های قدرت سایبری و نیز تاثیر در طول چهار بعد قدرت، قابل اجرا باشد.
ایدئولوژی، سیاست و زیرساخت
به منظور حفظ ثبات، هر سه مولفه قدرت سایبری - ایدئولوژی، سیاست و زیرساخت ها - باید حفظ شده و به طور مداوم با تغییر محیط، نوسازی شوند و ایدئولوژی به طور خاص، نباید استاتیک و ثابت بوده و باید در محدوده خود تکامل یابد. این تکامل، امکان تحقق دستورالعملهای گسترده، تضمین یک حرکت مثبت و ایجاد یک زیرساخت با ثبات را برای نهادها فراهم می کند. نمونه ای از این تکامل، ایدئولوژی جمهوری خلق چین است که از کمونیسم مائوئیست در طی انقلاب فرهنگی در دهه 1970 تا نسخه فعلی آن - لیبرالیسم اقتصادی- تکامل یافته است. به طور مشابه، بدنه سیاسی نیز باید تجدید و جوان سازی شود و اطمینان حاصل شود که ایدئولوژی، مأموریت و بدنه حاکم، به روز است. ساختار و وضعیت حکومت ممکن است براساس محیط و خواسته های اعضای آن تنظیم شود. جمعیت سیاسی بدنه نیز باید به گونه ای تحقق یابد تا ایده ها، رهبران و اعضای جدیدی را بپذیرد که تعهد داشته و ماموریت و دستورالعمل ها را ترویج می دهند. همانند ایدئولوژی و سیاست، زیرساخت های سایبری نیز باید همراه با پیشرفت های فناوری و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تغییر یابد.
ابعاد قدرت
چهار بعد قدرت (دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی) که به طور سنتی در رابطه با اشکال فیزیکی آن مورد بحث قرار می گیرند به قدرت های اینترنتی نیز اعمال می شود. هر چند تمام ابعاد قدرت دارای ارزش مختص خود هستند، ممکن است قدرت اقتصادی (یا حداقل حمایت اقتصادی از قدرت دیگری) به عنوان مهمترین بعد برای تداوم حیات یک قدرت سایبری باشد. زیرا بدون منابع مالی، یک قدرت سایبری نمی تواند ایدئولوژی خود را دنبال کرده، از نظر سیاسی کسی را جذب نموده و یا زیرساخت های لازم را ایجاد کند. بنابراین منابع مالی برای انجام فعالیت هایی که به رشد و انعطاف پذیری قدرت سایبری در ابعاد دیگر(دیپلماتیک، اطلاعاتی و نظامی) کمک می کنند، نیز مهم است. اقتصاد دنیای واقعی و اقتصاد سایبری باید به هم مرتبط باشند و دلیل آن، نیاز فضای سایبری به منابعی از دنیای واقعی برای تداوم فعالیت خود است. تعاملات قوی بین این دو اقتصاد جهت حصول اطمینان از تداوم حیات یک قدرت سایبری ضروری است. چنین تعاملاتی در مورد گوگل و اینترنت وجود دارد. گوگل محصولات و خدمات اینترنتی را ایجاد می کند و آنها را با هدف کسب درآمد به فروش می رساند؛ از آن درآمد برای ایجاد پیشنهادات جدید که درآمد بیشتری دارند استفاده کرده و این چرخه ادامه می یابد. گوگل، با بکارگیری اینترنت زیرزمینی 6، از منابع واقعی برای تقویت فعالیت هایش در فضای مجازی استفاده می کند.
مقاومت – تداوم موجودیت یک نهاد - یکی دیگر از ویژگی های مهم قدرت سایبری است. میزان مقاومت نهادها در فضای مجازی، برگرفته از اهمیت آنها در فضای فیزیکی است. بطور کلی دو جنبه برای مقاومت وجود دارد که عبارتند از: الف) عمل کردن در سطح مناسب توسط نهاد دارای قدرت سایبری جهت تحقق دستور کار خود ب) حفظ تداوم حیات یک موجودیت سایبری و به تبع آن نرم افزارها و اطلاعات پایه ای آن. مورد ب بدین معنی است که در زمان ناسازگاریِ فضای سایبری با مولفه های قدرت(ایدئولوژی، سیاست بدنه و زیرساخت بدنه) یک نهاد سایبری، این نهاد باید بتواند اجرای کار را متوقف کرده و پس از بهبود شرایط مجدداً به عملیات ادامه دهد.
جنبه اول مقاومت از طریق بهره برداری از زیرساخت های فیزیکی و سایبری به دست می آید. برای تحقق این امر، زیرساخت ها باید وجود داشته باشند و منابع باید مقاوم و متناسب با تغییرات فناوارانه باشند. به طور کلی، محیط باید آمادگی لازم را برای حفظ قدرت سایبری به منظور حفظ ایدئولوژی، سیاست های بدنه خود و تاثیرگذاری کافی در چهار بعد قدرت داشته باشد. دستیابی به سطح اول مقاومت نیاز به قدرت سایبری برای ایجاد و حفظ اتحاد و روابط تجاری با قدرت های دیگر، از جمله بازیگران غیر دولتی مانند نهادهای تجاری دارد. اتحادیه ها حفاظت، امنیت و ثبات را فراهم می کنند. حفاظت از تمامی مولفه های یک نهاد سایبری ضروری است و می تواند خروجی کار اتحادیه ها باشد. دارایی های سایبری می تواند به وسیله فناوری هایی مانند رمزنگاری، انسداد، تکرار، توزیع، قابل حمل بودن و پنهان شدن محافظت شود. رمزنگاری و انسداد می تواند باعث حفاظت از مراکز ارائه و تولید محصولات و خدمات مجازی شود و تکرار و توزیع دارایی های سیار، موجب بهبود تداوم کسب و کار می شود.
جنبه دوم مقاومت، نرم افزار و داده های یک موجودیت سایبری است که برای تداوم حیات آن ضروری است. نکته مهم این است که با استفاده از روش های فناورانه و سایر ابزارها اطمینان حاصل شود که هیچ گاه هیچ یک از نسخه های کد و داده ها به طور تصادفی یا عمدی از بین نمی روند. استقامت واقعی نیز بدان معنی است که مولفه کلیدی سیاست بدنه باید به نحوی پایدار بمانند، که پس از یک دوره ناهنجاری شدید سایبری، مجددا راه اندازی شود.
فضای سایبری حوزه بسیار پویا و ناپایداری است. به طور مثال قطع برق می تواند زیرساخت را قطع کرده و بلایای طبیعی، حوادث، خطاهای انسانی و اعمال مخرب بخش هایی از زیرساخت را غیر فعال سازد. انعطاف پذیری یکی دیگر از ویژگی های قدرت سایبری است که به عنوان "توانایی یک سیستم برای مقاومت، جذب، بهبود یا موفقیت در صورت تغییر در محیط و شرایط" تعریف می شود.
برای اینکه یک قدرت سایبری به انعطاف پذیری برسد، تمام مولفه های تشکیل دهنده آن انعطاف پذیر باشند. بنابراین، ایدئولوژی، زیرساخت های سیاسی و فیزیکی و سایبری باید در برابر اختلال مقاوم باشد و در صورت بروز هرگونه اختلال، بهبود یافته و مجددا به فعالیت خود ادامه دهد. علاوه بر این، با توجه به نقش اساسی اقتصاد سایبری در حیات قدرت سایبری، انعطاف پذیری آن نیز بسیار مهم است.
ایدئولوژی نبض قدرت سایبری است. ایدئولوژی باید دارای یک پایه قانونی ثابت بوده و برای سیاست بدنه جذابیت داشته باشد. ایدئولوژیِ انعطاف پذیر، سازگار با محیط های فیزیکی، سایبری و انسانی است. همین امر در مورد یک جنبش سیاسی انعطاف پذیر که شامل حاکم و اعضای آن می باشد، نیز صدق می کند. ابعاد حکومت باید به صورت دوره ای از لحاظ اثربخشی و سازگاری براساس محیط و با در نظر گرفتن ذینفعان اصلی ارزیابی شود. افراد عضو باید انسجام داشته و به ایدئولوژی و حکومت متعهد باشند. عضویت نباید ایستا باشد بلکه لازم است فرهنگ عضویت به طور مداوم تجدید و نوسازی شود. چنین فرهنگی، عضو را قادر می سازد تا بلافاصله بعد از اختلال، ادامه حیات داده و با تغییرات پیش بینی نشده و بازسازی نهادهای سایبری سازگار شود.
زیرساخت های فیزیکی و سایبری نیز باید انعطاف پذیر طراحی شوند. این کار شامل چندین جنبه، از جمله افزونگی، پشتیبان گیری و انعطاف پذیری است. علاوه بر این، به منظور به حداقل رساندن نقاط شکست7 باید از "اتصال سست8" (که در آن یک شکست در یک گره به گره های دیگر نفوذ نمی کند) استفاده نمود. زیرساخت ها باید به گونه ای طراحی شوند که در صورت اختلال در یک یا چند گره، کل زیرساخت از کار نیفتد.
تنوع و افزونگی برای انعطاف پذیری اقتصادی ضروری است. بدین معنی که لازم است به منظور جلوگیری از وابستگی به یک نهاد واحد چندین تامین کننده، تولید کننده و مصرف کننده در هر بخش اقتصادی شرکت کنند. اتصالات بین بخش ها باید اتصالات سست بوده تا از اختلالات آبشاری بین بخش ها جلوگیری کند. همچنین، روابط تجاری قوی و انعطاف پذیر باید بین دولت های بزرگ و نهادهای دولتی در اقتصادهای محلی، منطقه ای و جهانی وجود داشته باشد.
وابستگی متقابل به معنی روابط همزیستی یک نهاد با سایرین، امری است که به نهادهای حقیقی اعم از دولت ملی و همچنین بازیگران غیر دولتی کمک می کند که در سلسله مراتب قدرت جهانی قرار گیرند. این امر به ویژه برای روابط اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی مهم است. به دلیل ماهیت پراکنده و توزیع شده فضای سایبری و همبستگی بین جوامع در این فضا، وابستگی متقابل در معادله قدرت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
وابستگی اقتصادی در جهان فیزیکی و همچنین در دنیای سایبری مشهود است. در دهه 1980، ایالات متحده به دنبال سرمایه از ژاپن برای تعادل بودجه فدرال بود؛ ژاپن به این درخواست رسیدگی کرد زیرا برای صادرات نیاز به اقتصاد قوی ایالات متحده داشت. یک رابطه مشابه در حال حاضر بین ایالات متحده و چین وجود دارد. پرداخت های ایالات متحده در قبال واردات از چین به دلار است. چین می تواند دلارهای خود را به فروش برساند تا اقتصاد ژئوپلتیک رقیب خود را تحت تاثیر قرار دهد، اما انجام این کار موجب تضعیف دلار و کاهش ارزش سهام چین خواهد شد. این امر همچنین می تواند صادرات چین را به ایالات متحده کاهش دهد که اقتصاد چین را تضعیف می کند. البته وابستگی متقابل می تواند اثرات منفی نیز داشته باشد. بحران مالی سال 2008 در ایالات متحده آغاز شد، اما روابط اقتصادی قوی با دیگر کشورها باعث بحران های مشابه در اروپا و آسیا شد و در نهایت منجر به رکود جهانی شد.
همبستگی قوی در حال حاضر در اقتصاد سایبری وجود دارد. اشخاصی که در اقتصاد سایبری هستند لزوما به یکدیگر مرتبط هستند - تولید کنندگان و مصرف کنندگان باید در هر اقتصاد با یکدیگر همکاری کنند. از آنجایی که هر نهاد دارای وجوه دنیای سایبری و فیزیکی است، روابط تنگاتنگ میان اقتصادهای سایبری و فیزیکی نیز وجود دارد. وابستگی اقتصادی در فضای مجازی بسیار حائز اهمیت است. موجودیت هایی که دارای تأثیرگذاری زیادی بر فضای مجازی هستند، بدون یک اقتصاد سایبری قوی، که ثبات و انعطاف پذیری آنها را بهبود می بخشد، قادر به اجرای عملیات ها و فعالیت های خود نخواهند بود.
در دنیای فیزیکی، وابستگی متقابل بین ابعاد دیپلماتیک و نظامی برای ثبات امنیت نهادهای کوچکتر، از جمله بازیگران غیر دولتی که برای حفاظت از خود به ملتها متکی هستند، حیاتی است. انتقال قدرت از دنیای فیزیکی به فضای مجازی باعث می شود انجام دیپلماسی و مشارکت در برنامه ریزی برای کسب و ارتقاء قدرت توسط نهادهای کوچکتر، حتی بازیگران غیر دولتی، آسان تر شود. نهادهای کوچک سایبری، بدون نیاز به زیرساخت های قابل توجه قادر به ایجاد محیط های پایدار و محرمانه هستند. قدرت های بزرگ نیز روابط با نهادهای کوچکتر، که می توانند فرصت های اقتصادی و حمایت دیپلماتیک را در زمان های متداول در فضای مجازی و جهان فیزیکی فراهم آورند، شکل می دهند. بنابراین، وابستگی متقابل باعث ایجاد ثبات در محدوده بسیار پویای فضای مجازی شده و به سایر ویژگی های مهم قدرت سایبری - ثبات، مقاومت و انعطاف پذیری کمک می کند.
3- چارچوب فضای سایبری (دیدگاه David Clark)
با توسعه رویکرد ارائه شده توسط دیوید کلارک
9 در سال 2010، چهار لایه برای فضای سایبری پیشنهاد شد که در شکل 1-2 آمده است.
- لایه فیزیکی-ارتباطات-زیرساخت 10: این لایه از مولفه های لایه منطقی پشتیبانی می کنند.
- لایه منطقی11: عبارتست از ساختارهای منطقی که خدمات را می سازند و از ماهیت پلتفرمی فضای سایبری پشتیبانی می کنند.
- لایه اطلاعات12: منظور، اطلاعاتی است که در فضای سایبری ذخیره، منتقل و تبدیل می شوند.
- لایه افراد13: منظور از افراد کسانی هستند که در فضای سایبری و تجربیات این محیط مشارکت نموده و با اطلاعات کار کرده و با یکدیگر ارتباط برقرار نموده، تصمیم گیری کرده و طرح ها را پیش می برند و ماهیت فضای سایبری را با کار کردن با مولفه های خدمت و قابلیت های آن تغییر می دهند.
4- چارچوب فضای سایبری (دیدگاه Sheldon)
با توسعه رویکرد ارائه شده توسط شِلدون14، که بر اساس توسعه چارچوب کلارک ارائه شده است، چهار لایه برای فضای سایبری پیشنهاد می گردد که در شکل 1-6 آمده است. این لایه های عبارتند از: زیرساخت، فیزیکی، ساختاری و معنایی
.

لایه زیرساخت: زیرساخت فضای سایبری شامل سخت افزار، سرورها، مولفه های شبکه، کابل کشی، ماهواره ها و سایر تجهیزات است. این لایه می تواند با شاخص هایی نظیر نسبت جمعیت دارای دسترسی به اینترنت، بازه زمانی که کاربران، سخت افزار را ارتقاء می دهند، سطح مالکیت اسمارت فون ها و تعداد ISPها
15 نسبت به جمعیت و تعداد گذرگاه های بین المللی ارائه دهنده اتصالات سراسری اندازه گیری شود.
لایه فیزیکی: شامل ابزارهایی مانند
PCها
16، لپ تاپ ها، تبلت ها و اسمارت فونها است که کاربران با استفاده از آنها با یکدیگر تعامل می کنند. شاخصهای اندازه گیری این لایه می تواند نسبت بکارگیری کابل مسی در مقایسه با کابل های فیبر نوری با سرعت بالا، تعداد نقاط
Wi-Fi در هر جمعیت، پوشش تلفن همراه، متوسط مصرف داده ها توسط هر مشترک و هزینه دسترسی در مقایسه با حقوق متوسط ملی باشند.
لایه ساختاری 17: وظایف این لایه عبارتست از نحوه ساختاردهی به داده ها جهت تسهیل ارتباط بین اجزای تشکیل دهنده و درون لایه زیرساخت که شامل پروتکل های ارتباطی، اجزای نرم افزاری و الگوریتم های مسیریابی شبکه می باشد. شاخص های اندازه گیری این لایه شامل سطح رمزنگاری داده ها، نسبت کامپیوترهای محافظت شده توسط آنتی ویروس و سطح دستگاه های آلوده، درجه اولویت بندی شبکه (بی طرفی شبکه) و تعداد ثبت نامِ نام دامنه باشد.
لایه معنایی 18: این لایه امکان درک اطلاعات را به کاربران می دهد تا به شکل مفید از آن بهره ببرند و شامل عناصری مانند نوع و محبوبیت رابط کاربر، نرم افزار کاربردی و همچنین ملاحظات زبانی، فرهنگی و فکری است که در طراحی آنها مورد استفاده قرار می گیرد. شاخص های اندازه گیری این لایه عبارتند از: نسبت تولید ناخالص داخلی از تجارت آنلاین، درصد صفحات وب تولید شده در زبان بومی، درصد کاربران فعال شبکه های اجتماعی به جمعیت، سطح جرایم اینترنتی و میزان اثربخشی قانون و اجرای آن.
5- مدل بلوغ امنیت سایبری برای سنجش آمادگی حفاظت از زیرساختهای مهم ملی
زیرساخت های فناوری از دارایی های حیاتی برای امنیت عمومی، رفاه اقتصادی و امنیت ملی کشور هستند. سیستم های سایبری به طور گسترده ای برای نظارت و کنترل زیرساخت های حیاتی استفاده می شوند. امنیت سایبری یکی از اهداف مهم برنامه امنیت ملی یک کشور است. تحقیقات محدودی در ارتباط با امنیت سایبری و ارزیابی بلوغ ملی سایبری آغاز شده است. برخی از آنها به ارزیابی بلوغ تلاش های ملی در رابطه با زیرساخت های مهم اختصاص یافته است. ولی اکثر آنها صرفاً بررسی شیوه های مختلف امنیتی در سطح ملی در برابر جرائم سایبری و در مورد حفاظت از حریم خصوصی است.
این گزارش یک مدل بلوغ برای اندازه گیری سطح آمادگی تلاش های حفاظت ملی از زیرساخت های مهم را پیشنهاد می کند. توسعه این مدل شامل دو مرحله است. در اولین قدم، داده های مربوط به پروژه های امنیت ملی سایبری با استفاده از نظریه های مبتنی بر تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر حساسیت زیرساخت های بحرانی به تهدیدات اینترنتی تحلیل می شود. در گام دوم معیارهای بلوغ را با معرفی علل ریشه ای به کارشناسان موضوعی در نظرسنجی دلفی تعیین می گردد. مدل بلوغ مبتنی بر نظرسنجی برای ارزیابی تلاش های محافظت از زیرساخت های بحرانی در ترکیه نیز مورد استفاده قرار گرفته شده است و نتایج آن نشان می دهد که مدل بلوغ برای ارزیابی آمادگی حفاظت از زیرساخت های مهم ملی در کشورهای در حال توسعه مانند ترکیه سودمند است.
شکل 1-7- خلاصه ای از مدل های بلوغ قدرت سایبری
پی نوشت:
1- در این سال کشور استونی در معرض سیلی از حملات سایبری قرار گرفت که کل زیرساختارهای اینترنتی کشور را تحت تاثیر خود قرار دادند و البته هدف اصلی وب سایت های دولتی و سازمانی، بانک ها و روزنامهها بودند. با توجه به زمانبندی حملات که در زمان مجادله این کشور و روسیه بر سر برداشتن یادبود شوروی از پایتخت استونی بود، مقامات استونی روس ها را عامل اصلی این حملات می دانند. با این حال مثل همیشه امکان ردیابی منشا اصلی این نوع از حملات وجود نداشته و نخواهد داشت.
2- Equalizer
3- Stability
4- Resillence
5- Interdependancy
6- Underground
7- SinglePiont of Failure
8- Loosed Couple
9- David Clark
10-Physical-Communication-Infrastructure
11-Logical
12-Information
13-People
14-Sheldon
15-Internet Service Providers
16-Personal Computers
17-syntactic
18-Semantic