درآمد شرکتهای نرمافزاری مذکور بین سالهای 2012 تا 2014، از 247.5 میلیارد دلار به 272.2 میلیارد دلار رسیده است که در واقع شاهد افزایش 10 درصدی در این زمینه بودهایم. در عین حال، مابقی صنعت نیز با وجود مشکلات اقتصادی جهانی، رشد 13 درصدی داشته است.
شکل 1: گزارش PWC از درآمد 100 شرکت برتر بر اساس دادههای IDC
بدین ترتیب با نگاه به تغییرات این لیست متوجه میشویم که چندین شرکت نتوانستند رشد خود را به صورت مستمر حفظ نموده و در نتیجه از این لیست حذف شدند ولی برخی از این شرکتها به دلیل دارایی و نقدینگی بسیار بالا و توانایی اکتساب و خریداری شرکتهای فعال در زمینهی ابری، همچنان در طول سالیان اخیر در این لیست باقیمانده و حتی رشد چشمگیری داشتهاند که از جملهی آنها، میکروسافت (در طول سالیان اخیر رتبه 1 را به خود اختصاص داده است) و شرکت IBM و Oracle می باشند. (که بصورت مداوم بین رتبه 2 و 3 در حال جابجایی هستند). از طرفی برخی شرکتها که در لیست قبلی بین 20 شرکت برتر بودهاند، جایگاه مناسبتری را پیدا کردهاند:
• شرکت Symantec با ارتقای یک رتبه هم اکنون دارای رتبه 5 میباشد.
• شرکت EMC دو پله صعود نموده و به رتبه 6 دست یافته است.
• شرکت Salesforce با چهار پله صعود به رتبه 9 رسیده است.
• شرکت Intuit نیز با شش پله صعود به رتبه 10 دست یافته است.
همچنین چندین شرکت، جهشهای عمدهای را مشاهده نمودهاند که از جملهی آنها شرکت Google میباشد که از رتبه 52 به رتبه 20 ارتقا پیدا کرده و یا شرکت Dell از رتبه 63 به رتبه 36 رسیده است.
البته برخی نیز جایگاهشان تنزل پیدا کرده است از جمله:
• شرکت HP با یک پله نزول به رتبه 8 رسیده است.
• شرکت CA Technologies با دو پله نزول به رتبه 12 رسیده است.
• شرکت Adobe دو پله تنزل نموده و رتبه آن در این لیست 11 می باشد.
تنزل جایگاه برخی از این شرکتها در لیست را میتوان به عوامل متعددی نسبت داد منتهی بر اساس لیست منتشر شده برای سال 2016، به نظر مهمترین عوامل شامل تغییر مدل کسب و کاری برخی از این شرکتها از Licensing به سمت SaaS، فضای رقابتی ایجاد شده توسط استارت آپها یا کسب و کارهای نوپا و همچنین چالشهای مرتبط با دیجیتالی شدن یا Digitisation میباشند. البته در برخی موارد میتوان عدم وجود چابکی لازم در ایجاد تغییرات سازمانی موردنیاز و مقتضی شرایط را نیز برشمرد. همانطور که مبرهن است، بسیاری از شرکتهای حاضر در این لیست، از انقلاب SaaS بهرهبرداری مینمایند که به همین جهت علاوه بر رتبهبندی این شرکتها در صنعت نرمافزار، PWC رتبهبندی برای شرکتهای فعال در حوزه SaaS نیز ارائه داده است. در بین 20 شرکت برتر در حوزه SaaS نیز نکات زیر حائز اهمیت است:
• 46 درصد از درآمد نرمافزاری شرکت Intuit با رتبه 10 از PaaS+SaaS
• 23 درصد از درآمد شرکت Adobe با رتبه 11 در این لیست از Paas+SaaS
• 35 درصد از درآمد شرکت Cisco Systems با رتبه 14 از PaaS+SaaS
• 27 درصد از درآمد شرکت Citrix با رتبه 19 از PaaS+SaaS
جدول 1: شرکت برتر صنعت نرم افزار در سال 2016
با نگاه به آینده، به نظر صنعت نرم افزار دچار تلاطمهایی در سطح بسیار گسترده خواهد شد. از یک جهت ما شاهد تحولات بسیاری هستیم و روندهای پیشبینی شده برای این صنعت همچنان رو به جلو هستند. بدین ترتیب، محبوبیت فضای ابری در قالب SaaS، PaaS یا زیرساخت به عنوان خدمت (IaaS) به شدت در حال افزایش است و شرکتها با شناسایی انعطافپذیری و قابلیتهایی که این فناوریها در فرآیندهای توسعه نرمافزار و استقرار محصولات برای آنها به ارمغان میآورد، روز به روز گرایش بیشتری نسبت به آن پیدا میکنند به نحوی که پذیرش آنها، در حال ایجاد مدلهای کسب و کاری جدید مبتنی بر SaaS میباشد. همچنین استقرار مبتنی بر حق اشتراک یا Subscription-based deployment به سرعت در حال جایگزینی Software licensing میباشد که به شدت میتواند روی جریانهای درآمدی فروشندگان سنتی اثرگذار باشد. بر اساس پیشبینی که IDC در سال 2015 انجام داده است، مدلهای حق اشتراک در سال 2016 به میزان 20 درصد افزایش و صدور مجوز یا licensing به میزان 1.7 درصد کاهش خواهد داشت که همین امر نیز تقریباً محقق گردید. یکی از شرکتهایی که با این موج همراه شده و سیاست حق اشتراک را جایگزین صدور مجوز نرمافزارهای خود نمود، شرکت Adobe بود که در سال 2013 این تغییر عمده و تصمیم سخت را در ساختار خود ایجاد نمود.
با نگاه به درآمد شرکتهای برتر صنعت نرمافزار، آنچه جلب توجه میکند آن است که 10 شرکت برتر این حوزه، تقریباً نیمی از درآمد کل صنعت را داشتهاند ولی 5 شرکت برتر همچنان در حوزه ابری عقب بوده و نتوانستهاند بدرستی خود را با این موج همراه کنند.
شکل 2: نگاهی ژرف به درآمد شرکتهای صنعت نرم افزار در سال 2014
با همهی این اوصاف، آنچه مسلم است، تحول عظیمی در حوزه نرمافزار در راه است که به واسطهی ایدهی همگرایی یا convergence تبیین میشود. این تحول منجر به ایجاد فرصتهای جدیدی در مدلهای کسب و کاری شده، به نحوی که با آمیخته شدن صنایع و فناوریهای دیجیتالی، دیگر تببین صنعت نرمافزار به سادگی گذشته نیست. در هر صنعتی که شرکتها و سازمانها حضور پیدا کنند، نیاز به حضور نرمافزارهای هوشمند به شدت احساس میشود به طوری که شرکتهایی همچون بوئینگ یا جنرال الکتریک نیز میتوانند به نوعی شرکت نرمافزاری قلمداد شوند. برای مثال شرکتهایی FitBit و GoPro با وجود آنکه سختافزار (دوربین یا مچبند هوشمند) تولید میکنند، ولی به شدت برای ردیابی و ارائهی گزارشهای تحلیلی یا انتشار ویدیو به نرمافزار متکی هستند.
بازار نرم افزارهای سازمانی
در میان تمامی نرمافزارهایی که سهم کلی آنها از صنعت نرمافزار در بخش پیشین بررسی شد، نرمافزارهای سازمانی نقش عمدهای را ایفا میکنند. بطور کلی بهینهسازی فرآیند و جدال با ناکارآمدیها، همیشه در هستهی مرکزی راهحلهای نرمافزاری برای سازمان بوده است. نرمافزارهای سازمانی مدرن، با راهاندازی سیستم عامل سازمانی فراگیر مایکروسافت ویندوز و اولین نسل از راهحلهای نرمافزاری متولد شد که به واقع خودکارسازی عملیاتهایی که پیشتر بصورت دستی انجام میشد را امکانپذیر میکرد.
شکل3- سهم مناطق مختلف دنیا از صنعت نرم افزار
بدنبال آن، عصر فناوریهای محاسباتی، نرمافزارهایی با مجوزهای دائمی و شرکتهای میزبانی سرور بودند که این صنعت را رونق بخشیدند ولی این تا اواخر سالهای 1990 بود که تغییرات ساختاری شرکتی به نام Salesforce.com (که یک شرکت فعال در حوزه نرمافزار به عنوان خدمت یا SaaS بود) منجر به متحول شدن دوبارهی این صنعت شد. این شرکت که تقریبآً 20 سال پس از مایکروسافت شکل گرفت، در سال 2004 معادل 1 میلیارد دلار ارزشگذاری شد و در حال حاضر سرمایهای بالغ بر 53 میلیاد دلار برای آن برآورد میشود که تقریباً 10 برابر درآمد آن در سال 2015 (5.4 میلیارد دلار) میباشد.
پایه و اساس موفقیت این شرکت به ماهیت تحولآفرین آن در ارائه خدمات برمیگردد. در حالی که بصورت سنتی نرمافزارهای سازمانی در قالب Perpetual license عرضه میشد، Salesforce.com راهحل مدیریت ارتباط با مشتری خود را در قالب SaaS ارائه داد. بدین ترتیب CRM این شرکت روی CD به مشتریان عرضه نمیشد، دانلود نشده و یا نیازی به نصب آن توسط دپارتمان فناوری اطلاعات وجود نداشت بلکه مشتریان میتوانستند از طریق مرورگر به این نرمافزار که در محل دیگری میزبانی میشد، دسترسی پیدا کنند. برخلاف حالت سنتی که مشتریان میبایست در ابتدا هزینهی بسیار بالایی را برای اخذ لایسنس نرمافزار پرداخت کنند، مفهوم SaaS بدان معنی بود که مشتریان میبایست بصورت مداوم (فرضاً ماهیانه یا بر اساس میزان مصرف و غیره) هزینهی بسیار جزئیتری را پرداخت کنند. این تغییر اثر شگرفی روی صنعت داشت و به مرور تمامی شرکتها و پیشروان این صنعت مجبور به اتخاذ این سیاست برای ارائه خدمات شدند.
همانگونه که در شکل زیر مشاهده میشود، بازار نرمافزارهای سازمانی در سال 2015 معادل 308 میلیارد دلار بود که تخمین زده میشود تا سال 2020 به 409 میلیارد دلار برسد که در واقع نمایانگر نرخ رشد ترکیبی سالیانه 6 درصد خواهد بود.
شکل 4- مرور کلی بزرگترین زیربخشها 2015 (شکل سمت راست) و توسعه بازار (شکل سمت چپ)